وی گفت: فرار مغزها عبارت درستی نیست، فراردهی مغزها درست است. برخی در این کشور و دانشگاه طوری با دانشجو برخورد میکنند که جوانان از این کشور فراری میشوند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: یکی از دلایل عقب ماندگی ما، علم عاری از حکمت است. دلایل آن هم قابل برشماری است. مثلاً تخصصی و باریک شدن علم، تشنگی قدرت و ثروت، غفلت از مسائل اخلاقی و غفلت از سؤالات بنیادین زندگی است.
«عقده حقارت داریم»
گلشنی افزود: متأسفانه بسیار از عقده حفارت رنج میبریم. احساس هویتمان را از دست دادیم. آیا ما توانستهایم افرادی را تربیت کنیم که بازگردند و به جامعه خود خدمت کنند؟
استاد دانشگاه صنعتی شریف گفت: چینیها چند نوبلیست و دانشمند شناس در جهان دارند که همه کارهایشان را در آمریکا انجام دادند و برای خود کسی شدند. اما با همه سرشلوغی و ابهت خود سالی دو سه ماه به چین برمیگردند تا به پژوهشگران خود در چین کمک کنند.
وی تاکید کرد: خروجی دانشگاه ما آنقدر بیمهارت است که حتی توانایی برقراری ارتباط با جامعه خود را ندارد.
«عوامل عقب افتادگی دانشگاه شریف»
این استاد دانشگاه افزود: دانشگاه شریف به اموری اقبال پیدا کرده است که عاری از کیفیت است. ملاک شده است تعداد و اندکس (Index) مقاله. بارها دکتر نقدآبادی، معاون تحصیلات تکمیلی وزارت علوم را دعوت کردم به مناظره که نپذیرفت.
این چهره علمی در ادامه پرسید: آقای دکتر فتوحی کجا زندگی میکنید؟ فارغ التحصیلان ما بازمیگردند برای جذب و از او مقاله میخواهیم. کدام دانشگاه برتر در دنیا در قدم اول از کسی که یک سال از فارغ التحصیلیاش گذشته است، مقاله میخواهد که شما میخواهید؟ دانشجوی فیزیک چه مفالهای میخواهد ارائه دهد؟ بعد همین آدمها میروند استنفورد و پرینستون جذب میشوند. استنفورد و پرینستون از متقاضی مقاله نمیخواهد، شما میخواهید؟ چرا فراری میدهیم این نخبگان را؟
گلشنی با اشاره به تأسیس پردیسها، خاطرنشان کرد: سالها پیش دکتر سهرابپور به شورای انقلاب فرهنگی آمد تا از پردیس دفاع کند که من به شدت مخالفت کردم. دانشگاه باید به کار علمی خودش بپردازد نه آنکه یه کسانی که در کنکور قبول نشدند مشغول شوند. چرا شأن دانشگاه را پایین آوردهایم به خاطر حذب بودجه؟ استاد عظیم الشأن برق در آن سالها به دانشجویان دولتی خودش گفته است که شنبه و یکشنبه کلاسهایمان را برگزار میکنیم. این کار را کرده است تا از دوشنبه تا آخر هفته به کیش برود و به خاطر ترفیع و درآمد بیشتر وقت خود را صرف دانشجویانی کند که کیفیت مطلوب را ندارند. بعد از آن هم که کلاسها را به داخل پردیس اصلی دانشگاه آوردند.
وی تصریح کرد: یکی دیگر از مشکلات آن است که یک دانشجو برای افزایش کیفیت کار خودش میخواهد درسی خارج از برنامه عادی اخذ کند و ما از او پول میگیریم. دانشجوی علاقهمند چه گناهی دارد که باید 500 هزار تومان برای یک درس اضافی مرتبط و اساسی پول دهد؟
استاد دانشگاه صنعتی شریف، مشکل دیگر را مردن اخلاق در دانشگاه دانست و افزود: نمونههایی از برخورد آقای دکتر #نقدآبادی؛ دانشجو معرفی کردهایم با معدل و رزومه فوق العاده در دوره ارشد و دکترا که رد شد. چرا؟ زیرا یک نمره 12 در کارنامه لیسانس خودش داشت! در حالی که نبوغ پدیدهای است که ممکن است در ارشد یا دکترا بروز پیدا کند. انیشتین در لیسانس درس افتاده داشته است!
گلشنی گفت: حضور افرادی چون دکتر نقدآبادی و بنایی در کمیتههای مختلف علمی وزارت علوم، این مملکت را نابود خواهد کرد. به دانشجو گفته است برو هر وقت یک مقاله نوشتی و دانشمند شدی برگرد برای جذب.
این چهره علمی ادامه داد: یکی دیگر از مسائل، عجله در بازنشسته کردن برخی استادان است. استاد فیزیک را بدون ابلاغ قبلی با یک نامه بازنشسته کردهاند.
وی افزود: لازم است به علوم انسانی رو بیاوریم. بارها به دکتر فتوحی گفتهام. ما که با الگوبرداری از MIT ساخته شده ایم، ببینید MIT چه تغییراتی کرده است؟ برنامه فلسفه علم و تاریخ جدی دارند و برای آن دانشکده حدا دارند. هر دانشجو باید تعداد قابل توجهی واحد علوم انسانی بگذراند تا دورهاش تمام شود. ما نهایتاً اینجا یک درس اخلاق مهندسی ارائه دهیم.
«رها کنید غرب را»
استاد دانشگاه صنعتی شریف گفت: مسئولین دانشگاه به شدت شیفته اغیار هستند. ببینید در سالهای اخیر چقدر تفاهمنامه با دانشگاههای دیگر بسته شده است؟ با دانشگاه مونیخ تفاهمنامه بستهاند برای اعزام نیرو جهت دورههای مشترک. تمام هزینهها را هم آنها (مونیخ) میدهند. چرا؟ مگر عاشق چشم و ابروی ما هستند؟ میخواهند نوابغ و نخبههای دانشگاه را میبرند.
گلشنی افزود: با دکتر رشتچیان صحبت میکنم و میبینم همه چیز برای ایشان رنکینگ دانشگاه است. بابا این رنکینگ دانشگاه را غربیها برای ما درست کردهاند که سرگرم شویم.
وی خاطرنشان کرد: محال است از ژاپن و آلمان و فرانسه آمار واقعی مقالات و ISI بیابید. اصلاً در بسیاری از ممالک پیشرفته غرب مقاله ISI ملاک نیست. اگر اینها ملاک باشند دیگر چرا یک نفر باید در پروژهای ملی شرکت کند؟ از پروژه ملی مقاله ISI بیرون نمیآید.